سایه تنهایی برای اون که تا آخرین لحظه عمرم منتظر دوباره دیدنش می مونم....
| ||
|
خدایا امشب میای کنارم تا یه کم درد دل کنم؟
موضوعات مرتبط: برچسبها: گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,
موضوعات مرتبط: برچسبها: گرگ ها همیشه زوزه نمی کشند ،
موضوعات مرتبط: برچسبها:
مرا ببخش
موضوعات مرتبط: برچسبها: روی قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت روز ميلاد ، همان روز که عاشق شده بود مرگ با لحظه ی ميلاد برابر شد و رفت موضوعات مرتبط: برچسبها: اگر یک روز از عمرم باقی مونده باشه
موضوعات مرتبط: برچسبها: نمی دانم چرا زندگی مرا در بند سختی هایش کشیده
موضوعات مرتبط: برچسبها: حکـــــــــــــــــــــایت من…
موضوعات مرتبط: برچسبها: احساس کردم نخستین بارزیرقطره های باران موضوعات مرتبط: برچسبها: همیشه دوست داشتم
موضوعات مرتبط: برچسبها: مــنم حال تو رو دارم ..
موضوعات مرتبط: برچسبها: رسم روزگاره : کسی را که خیلی دوست داری، زود از دست می دهی پیش از آنکه خوب نگاهش کنی. پیش از آنکه او را در آغوش بگیری . پیش از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی ، پیش از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا، بال میگیرد و دور می شود ، و تو خیال میکردی تا آخر دنیا می تونی هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا کنی . رسم روزگاره : کسی که از دیدنش سیر نشده ای زود از دنیای تو میرود ، بدون اینکه حتی ردی و نشونی از خودش در دنیای تو به جا بزاره .چه آرزوهایی با او نداشتی ، چه آینده ی زیبایی را با او می دیدی، فرصت نشد که فقط یک بار سرت را بر روی شانه هایش بزاری و گریه کنی. رسم روزگاره : وقتی از هر روزی بیشتر به او نیاز داری ، وقتی هنوز خوشبختی را در کنار او حس نکردی ، وقتی هنوز ترانه های عاشقی را تا آخر با او نخوانده ای ، درکمال ناباوری می بینی که او را در کنارت نیست . چه فکر پوچی بود که دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهی رفت و او صورتت را پر از بوسه میکند. رسم روزگاره : با خود گفتی اگر این بار ببینمش دست او را می گیرم ، خیلی محکم می گیرم و نمی گذارم که برود . او باید تا ابد پیشم بماند . دستی را گرفتی اما این دست کیست که خیلی سرده ؟ تو دست در دست تنهایی دادی . اون دست رهات نمی کنه ! رسم روزگاره : او که میرود ، برای همیشه هم می رود .و آنقدر تنها می شوی که حتی نام روزها را فراموش میکنی و گذشت زمان را احساس نمی کنی ، از صدای تیک تیک ساعت بیزار می شوی و با آنکه تنگ دل تو شکست اما ماهیش آزاد نشد. راستی تو که او را خیلی دوست داری: اگه هنوز باد شمعهایت را خاموش نکرده، اگه هنوز شمع بالهایت را نسوزانده ، اگه هنوز می توانی به او هدیه ای ، شاخه گلی بدهی و پس قدر لحظه لحظه ی این روزها را بدان . او را در آغوش بگیر تا فرصت داری به او بگو : دوستت دارم
موضوعات مرتبط: برچسبها: ببین جدایی چه به روزم آورد که در این سکوت ندارم همدمی
موضوعات مرتبط: برچسبها:
در آغوش خاك گرم كه جسم سرد مرا در آغوش ميگيرد تا همه ي بي مهري ها وسردي ها و نامردي ها را به فراموشي بسپارم. و با چه محبتي مهرش را نثارم ميكند بي منت. و باد كه با وزش بر روي خاكم و نوازشي دلنشين آرامم مي كند و در لابه لاي درختان برايم آوار مي خواند و درختان برايم دست مي زنند و حال با اين ياران ديگر احساس تنهايي نخواهم كرد. مرگ زيباست براي جسم سردم و روح بلند پروازم كه باز خواهد گشت در آغوش گرم وبي نهايت محبت او. موضوعات مرتبط: برچسبها: نداشتن تو ویرانم میکند و داشتنت متوقفم وقتی نیستی کسی را نمی خواهم و وقتی هستی تورا می خواهم رنگهایم بی توسیاه است و در کنارت خاکستریم خداحافظی ات به جنونم میکشاند و سلام ات به پریشانیم بی تو دلتنگم و با تو بی قرار بی تو خسته ام و با تو در فرار در خیال من بمان از کنار من برو من خو گرفته ام به نبودنت.....
موضوعات مرتبط: برچسبها:
می خواهم از تو بگویم بی آن که در جستجوی قافیه باشم و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم در این شب ها که گویند عزیزترین شب های خداست می خواهم از تو بگویم از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری با ساده ترین کلمات همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد می خواهم بگویم دوستت دارم امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم فقط ساده و با صداقت همراه با شاهدی صادق از اعماق جانی سوخته با چشمانی بارانی می خواهم بگویم دوستت دارم و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید من تقدس عشقت را بر کرامت وجودم نشانده ام و اگر سراسر وجودم زبان باشد یکسره خواهد گفت: دوستت دارم...
موضوعات مرتبط: برچسبها: تو الان می تونی خوشحال باشی . چون دورت پر شده از آدمایی که فکر می کنی دوسشون داری و من اینجام . جایی که تو زندگیت یک بار هم احساسش نکردی . تو الان می تونی شاد باشی چون تونستی عاشق استواری مثل منو کنار بزنی و تونستی منو وابسته کنی و بعد ...... تو میتونی به خودت افتخار کنی که تونستی به راحتی از کنار کسی که همه وجودشو واست هدیه آورده بود بگذری . باور کن کار کوچیکی نیست و تو باید به این کار بزرگ خودت ببالی و خوشحال باشی که دلی رو که صادقانه بهت دادم و تو هم صادقانه قبولش کردی تو یه چشم به هم زدن شکوندی و من و دل رو نابود کردی . تو می تونی الان خودت رو جای کسی ببینی که تونسته تو مرحله ی سختی از زندگیش اسیر وابستگی و دل بستن نشه هر چند به قیمت تباهی یه عاشق تو می تونی جای کسی باشی که تونسته تمام محبت های یه نفر رو با یه وداع بی دلیل جواب بده می بینی ؟ ...... تو تمام این توانایی ها رو داری اما گل من یادت باشه که هیچ وقت نمی تونی جای من باشی موضوعات مرتبط: برچسبها:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . . موضوعات مرتبط: برچسبها: دلم خوش است به گلهای باغ قالیها به باد حادثه بالم اگر شكست، چه باك! چه غربتی است، عزیزان من كجا رفتند؟ زلال بود و روان رود روبه دریایم خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود موضوعات مرتبط: برچسبها: می خواهم عمرم را
موضوعات مرتبط: برچسبها: نه محتاج نگاهی هستم که بلغزد بر من
و نه آشفته حالی که در خویش گمشده باشد تنها عاشقم ! عاشقی بی پروا که تمام هستی اش را فدای عشق کرده و عشق را با همه دردهایش با جان و دل خریده است عاشقی که وقتی دروازه قلبش را به روی هستی گشود عشق بی محابا به او پناه اورد و تا ابد همان جا ماندتنها عاشقم ! عاشقی که اگر لحظه ای یاد عشق نکند می شکند لحظه ای از دل ننویسد می پوسد و اگر عشق را از قلب پاکش بگیرند می میردتنها عاشقم ! عاشقی که تمام لحظه هایش یاد توست و بودن و نفس کشیدنش به خاطر وجود توست حال که خود عشق به سراغ قلبم امده دیگر به دنبالش نمی گردم حال که امید و آرزوهایم را در بر گرفته دیگر نا امید نمی شوم شراب عشق را می نوشم مست می شوممرا ،دلم را ،هر چه بادا باد ... چون گناهی ندارم ، تنها عاشقم ...
موضوعات مرتبط: برچسبها:
عشق را برایم توصیف کن حال که دستانم به سقف دلت رسیده ، و غم برای همیشه از خانه دلم پرکشیده است ... حال که روزگار مرا برای توی خواسته ، و تنهایی از لحظه هایم بار سفر بسته است ... احساست را به قلبم ابراز کن قلبی که قفل قفس سینه ام را شکسته ، و به هوای آسمان دلت پرواز کرده است ... دلی که با تو بودن را در رویایش دیده ، و اینک به آرزویش رسیده است ... آغوشت را برایم باز کن حال که تنم اسیر تو بوده ، و گرمای آغوش تو را به خاطر سپرده است ... هیچ گاه با تو بیگانه نبوده ، و تو را نیمه گمشده خود دانسته است ... خودت را در لحظه هایم شریک کن منی که تنها به تو دلخوش بوده ، و این دلم به هوای بودنت نفس کشیده است ... تویی که اگر نباشی ، منم نبوده ، این تن حقیر هنوز به هوای داشتنت زنده مانده است ... عشق را برایم معنا کن ...
موضوعات مرتبط: برچسبها:
دنیا را گشتم تا به تو رسیدم من که عاشق نبودم ! عشق را در چشمان زیبای تو دیدم تنها قصه عاشقی را از زبان دیگران شنیده بودم ... با عشق بیگانه ، و در آغوش تنهایی همنشین بودم ... اما زمانی که دیدمت ، و قلبم به اشتیاق دیدنت در سینه ام تپید مجنون تر از خود در عشق ندیدم ... به این باور رسیدم که عاشقم تنها تویی آرزوی من ، و لحظه به لحظه از این دنیای پوشالی غافلم ... مانند پرنده ای در دل آسمان ، تن به پرواز دادم و شادمان در اوجم ... تو دنیای منی ، هرلحظه و هر کجا در یاد منی ... مرا دیگر حس تنهایی نیست ، من به این ایمان آورده ام که تو ، از جنس خود منی .....
موضوعات مرتبط: برچسبها: نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ... کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ... کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم... کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم... میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ... انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ... شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهيه . اما...
موضوعات مرتبط: برچسبها:
از وقتي تو را شناخته ام ، از نظر من نه هيچ بازيگري ميتواند نقش هاي مثبت را به اندازه تو خوب بازي كند و نه هيچ هنرپيشه اي مي تواند نقشهاي منفي اش را اينقدر دوست داشتني عرضه كند . هزار جايزه داغ برايت كنار گذاشته ام !...
وقتي عروسك كوكي ام مي خندد يا گريه مي كند به ياد تو مي افتم كه همچون عروسكي از دست تو خنديدم و گريه كردم و آخر مرا كنار گذاشتي تا عروسكي جديد بخري و لابد ....
چگونه مرا به علفهاي هرز فروختي و اينگونه خشنودي !
تو در اين معامله بسيار زيان كرده اي و هنوز بي خبري .
ولي آرام آرام وقتي كه علفهاي هرز تمام ريشه هاي زندگيت را كندند و تمام آرزوهايت خشكيد به حرف من خواهي رسي . فعلا خوش باش.
هر وقت محبت هاي پوشالي ات را مي ديدم مي گفتم : جبران مي كنم !
اما حالا حرفم اين است : مطمئن باش تلافي مي كنم !
ناراحت من نباش ! من بعد از تو هر شب گريه مي كنم ، هر روز سكته مي كنم و هر ثانيه مي ميرم !!!
اصلا نگران نباش ، حتي يك لحظه هم راحت نمي نشينم كه تو عذاب بكشي !!!...
موضوعات مرتبط: برچسبها: موضوعات مرتبط: برچسبها: همه از عشق می گويند.
موضوعات مرتبط: برچسبها:
مثل يك بيت ته قافيه ها خواهم مـرد تـو كه رفتي همه ثانيه ها سايه شدند سايه در سايه آن ثانيه ها خواهم مرد شعله ها بي تو زبـــي رنگي دريـا گفـتند موج در موج در اين خاطره ها خواهم مرد گم شده ام در قدم دوري چشمان بهار بي تو يك روز دراين فاصله ها خواهم مرد
موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |