سایه تنهایی
برای اون که تا آخرین لحظه عمرم منتظر دوباره دیدنش می مونم.... 
نويسندگان
لینک دوستان

به وبلاگ یکه تاز راه غم عاشقی خوش آمدید

 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سایه تنهایی و آدرس sayelove.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینک

تبادل لینک با کاربران بلاگفا بگویید شما را با ادرس LoxBlog.ir و یا GLXblog.com و یا  Mahtarin.com لینک نمایند نه با ادرس LoxBlog.Com به عنوان مثال شما را با عنوان عاشقونه و آدرس sayelove.LoxBlog.ir لینک نمایندان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خدایا امشب میای کنارم تا یه کم درد دل کنم؟


می دونم سرت شلوغه…منم همیشه مزاحمم


اما یه امشب و کنارم باش که درد تنهایی به استخوانم رسیده است!!


خدایا می دونم می بینیم و صدای زجه هام و هرلحظه می شنوی


پس تو هم حرفی بزن در برابر این همه درد دل و نالید نم


خدایا… 

sayelove.loxblog.com
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 24 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:10 ] [ saye ]

گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم,

خدا از آسمان بیاد زمین, اشک هامو پاک کنه, دستم رو بگیره و

بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!!

بــیـــا بــــــریــــــــم پیش خودم 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:, ] [ 13:3 ] [ saye ]

گرگ ها همیشه زوزه نمی کشند ،

گاهی هم می گویند : دوستت دارم!

و زودتر از آن که بفهمی بره ای

میدرند خاطراتت را ...

وتو میمانی با تنی که بوی گرگ گرفته ! 



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 19 اسفند 1391برچسب:, ] [ 1:5 ] [ saye ]

 

مرا ببخش

براي ترانه هاي زود هنگام

براي آوار اين كلمات

قلب من ثانيه ها را تسكين نميدهد

مرا ببخش

براي اين كلمات

براي آوار ترانه

مرا ببخش ، اما آن بلوط تنومند كه قلب تو را در سينه داشت

در سالها سقوط كرد

فرو افتاد

مرا ببخش 

س


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, ] [ 9:3 ] [ saye ]

س

روی قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت

زير باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت

چه تفاوت که چه خورده است غم دل ي

آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت  

روز ميلاد ، همان روز که عاشق شده بود

مرگ با لحظه ی ميلاد برابر شد و رفت

او کسی بود که از غرق شدن می ترسيد

عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشيد گذر خواهد کرد

واژه خسته که يک روز کبوتر شد و رفت 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ 19:3 ] [ saye ]

اگر یک روز از عمرم باقی مونده باشه

تنها ارزویی که دارم اینه که تورو ببوسم

دوستت دارم عزیزم 

 

lo

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 30 اسفند 1395برچسب:, ] [ 15:12 ] [ saye ]

نمی دانم چرا زندگی مرا در بند سختی هایش کشیده

مرا خورد کرده

مرا در اسارت تنهایی تنها گذاشته

در همینجاست که حس می کنم دنیا دیگر جایی برای عشاق ندارد

اصلا دیگر نمی شود به عشق فکر کرد


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:, ] [ 15:3 ] [ saye ]

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

sayon 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, ] [ 16:5 ] [ saye ]

احساس کردم نخستین بارزیرقطره های باران

درپهنای دل غمناک آسمان

ودرآن هوای سوزناک

ودرکناربرگ های زردوباران خورده ی درختان

باتمام یاس وناامیدی ام

تورااحساس کردم

احساس کردم باآغوش گرم وآرامت

وبابوسه های آتشین وپرمهرت

ونفس های عطرآگین ووسوسه انگیزت

احساس کردم

عشق را...

بودن را....

ومعنای تلخ زندگی را.. 

sayelove


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ] [ 12:18 ] [ saye ]

همیشه دوست داشتم

جوری در آغوشت بخوابم

که خدا پیدام نکند

خیال کند

اشتباهی به تو

دو تا روح داده است .

 

سایه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 12 مرداد 1391برچسب:, ] [ 11:50 ] [ saye ]

مــنم حال تو رو دارم ..


تو این روزا که میدونی.. منم مثل خودت تنهام



منم خستــم


از این دوری ..


منم با این همه رفتن ، نمیدونم چرا اینجام ؟


نمیدونم کجا رفتی ..


کجا رویاتو گم کردم که این شد حال و روز من ؟!



کدوم فردا رو میدیدی ..


که تقدیر من این غربت شد و تقدیر تو رفتن ..



تو که رفتی زیرِ هجوم خاطره، هر شب بی تو شکستم



مثل قلبم پای همین یک خاطره من یک عمره نشستم ..



تو این خونـــه


به یادِ تو


دارم سر میکنم با حــسِ تنهـــایی ..



نمیدونم تمام شب


چرا حس میکنم هر لحظه اینجایی !؟!؟



تو چی میــدونی از حالم


از این حالی که من با فکر تو دارم ..



از این بغضی که یک عمره


عذابش رو رویِ دوشت نمیذارم .. 

 

 

ddd


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, ] [ 11:43 ] [ saye ]

1255
 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:, ] [ 22:12 ] [ saye ]

 

رسم روزگاره :

کسی را که خیلی دوست داری، زود از دست می دهی پیش از آنکه خوب نگاهش کنی. پیش از آنکه او را در آغوش بگیری . پیش از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی ، پیش از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا، بال میگیرد و دور می شود ، و تو خیال میکردی تا آخر دنیا می تونی هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا کنی .

رسم روزگاره :

کسی که از دیدنش سیر نشده ای زود از دنیای تو میرود ، بدون اینکه حتی ردی و نشونی از خودش در دنیای تو به جا بزاره .چه آرزوهایی با او نداشتی ، چه آینده ی زیبایی را با او می دیدی، فرصت نشد که فقط یک بار سرت را بر روی شانه هایش بزاری و گریه کنی.

رسم روزگاره :

وقتی از هر روزی بیشتر به او نیاز داری ، وقتی هنوز خوشبختی را در کنار او حس نکردی ، وقتی هنوز ترانه های عاشقی را تا آخر با او نخوانده ای ، درکمال ناباوری می بینی که او را در کنارت نیست . چه فکر پوچی بود که دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهی رفت و او صورتت را پر از بوسه میکند.

 

 

 

 

 

 

 

رسم روزگاره :

 

 

 

 

 

 

 

با خود گفتی اگر این بار ببینمش دست او را می گیرم ، خیلی محکم می گیرم و نمی گذارم که برود . او باید تا ابد پیشم بماند . دستی را گرفتی اما این دست کیست که خیلی سرده ؟ تو دست در دست تنهایی دادی . اون دست رهات نمی کنه !

رسم روزگاره :

او که میرود ، برای همیشه هم می رود .و آنقدر تنها می شوی که حتی نام روزها را فراموش میکنی و گذشت زمان را احساس نمی کنی ، از صدای تیک تیک ساعت بیزار می شوی و با آنکه تنگ دل تو شکست اما ماهیش آزاد نشد.

راستی تو که او را خیلی دوست داری: اگه هنوز باد شمعهایت را خاموش نکرده، اگه هنوز شمع بالهایت را نسوزانده ، اگه هنوز می توانی به او هدیه ای ، شاخه گلی بدهی و پس قدر لحظه لحظه ی این روزها را بدان . او را در آغوش بگیر تا فرصت داری به او بگو :

 

 

دوستت دارم

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:, ] [ 12:18 ] [ saye ]

ببین جدایی چه به روزم آورد

                   که در این سکوت ندارم همدمی

 

sasa

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 17 خرداد 1391برچسب:, ] [ 13:21 ] [ saye ]

 

در آغوش خاك گرم كه جسم سرد مرا در آغوش ميگيرد

تا همه ي بي مهري ها وسردي ها و نامردي ها را به فراموشي بسپارم.

و با چه محبتي مهرش را نثارم ميكند بي منت.

و باد كه با وزش بر روي خاكم و نوازشي دلنشين آرامم مي كند

و در لابه لاي درختان برايم آوار مي خواند

و درختان برايم دست مي زنند

و حال با اين ياران ديگر احساس تنهايي نخواهم كرد.

مرگ زيباست براي جسم سردم و روح بلند پروازم

كه باز خواهد گشت در آغوش گرم وبي نهايت محبت او.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:, ] [ 8:46 ] [ saye ]

نداشتن تو ویرانم میکند  و داشتنت متوقفم

وقتی نیستی کسی را نمی خواهم  و وقتی هستی تورا می خواهم

رنگهایم بی توسیاه است و در کنارت خاکستریم

خداحافظی ات به جنونم میکشاند و سلام ات به پریشانیم

بی تو دلتنگم و با تو بی قرار

بی تو خسته ام و با تو در فرار

در خیال من بمان

از کنار من برو

من خو گرفته ام به نبودنت.....

 

س

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ شنبه 20 فروردين 1390برچسب:, ] [ 10:39 ] [ saye ]

 

می خواهم از تو بگویم

بی آن که در جستجوی قافیه باشم

و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم

در این شب ها که گویند عزیزترین شب های خداست

می خواهم از تو بگویم

از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری

با ساده ترین کلمات

همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد

می خواهم بگویم دوستت دارم

امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم

نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم

و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم

فقط ساده و با صداقت

همراه با شاهدی صادق

از اعماق جانی سوخته

با چشمانی بارانی

می خواهم بگویم دوستت دارم

و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید

من تقدس عشقت را

بر کرامت وجودم نشانده ام

و اگر سراسر وجودم زبان باشد

یکسره خواهد گفت:

  دوستت دارم... 

 

sayelove.loxblog.com 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 27 بهمن 1389برچسب:, ] [ 12:14 ] [ saye ]

تو الان می تونی خوشحال باشی . چون دورت پر شده از آدمایی که فکر می کنی دوسشون داری و من اینجام . جایی که تو زندگیت یک بار هم احساسش نکردی . تو الان می تونی شاد باشی چون تونستی عاشق استواری مثل منو کنار بزنی و تونستی منو وابسته کنی و بعد ......

تو میتونی به خودت افتخار کنی که تونستی به راحتی از کنار کسی که همه وجودشو واست هدیه آورده بود بگذری . باور کن کار کوچیکی نیست و تو باید به این کار بزرگ خودت ببالی و خوشحال باشی که دلی رو که صادقانه بهت دادم و تو هم صادقانه قبولش کردی تو یه چشم به هم زدن شکوندی و من و دل رو نابود کردی .

تو می تونی الان خودت رو جای کسی ببینی که تونسته تو مرحله ی سختی از زندگیش اسیر وابستگی و دل بستن نشه هر چند به قیمت تباهی یه عاشق

تو می تونی جای کسی باشی که تونسته تمام محبت های یه نفر رو با یه وداع بی دلیل جواب بده

می بینی ؟ ......

تو تمام این توانایی ها رو داری اما گل من یادت باشه که هیچ وقت نمی تونی جای من باشی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 13 بهمن 1389برچسب:, ] [ 11:38 ] [ saye ]

            

 

                  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ                                    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  
        روز جدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی                     روز سختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــی است
     روزی است که درآن تـــــمام خاطـــــــــرات  /  /همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــانند قطاری
   از جــــــــــــــلوی چشمانتان رد می شودوتـو   راهی جــز تکـــــــــــــــان دادن دستـــــــــــــــــــــــت
 برای دور شـــــــــــدن خاطراتــــــــت نــــداری /  / جــــــــــــــــــــدایی روز اســـــت کــــــــــــــــــــه در آن
باید عــــــــــــــشق خـــــود را در قلبـت بکشی  روزی اســــــــــــت که بایــــــــــــــــــــــــــــــــــــد در آن
اشک ریـــــــــخت اشک ریـــــــــخت ... و برای /  /خاطـــــــــــــــرات گــــــــــــذشته خـــــــــــــــــــــــــــــود
قبـــــــــــــری از جـــــــــــنس تنـــــــــــــــهایی  پیدا کنیم روزجدایی همانند آشنایی شیرین وزیبــا نـیست
همــــــــــــــــانند روز های زیبــــــــــــــــایی که/  / با یکدیــــــــــــــــــــــــگر هستیم خوب و قشنگ نیست
روزی است که در آن بــــــــــــاید سکــــــــــــوت  کنی سکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوت
  در مقابل عـــــشق ، گـــریه ، قلـــب شکـسته/  / راهـــــــــی جز سکـــــــــــــــــــــــــــــوت وجود ندارد
   راهـــــی جز تحــــــمل وجود نــــدارد راهی نــ  ــیست که در آن بتوانی خـــــــــــــود را غمگین نیابی
     راهـــــــــی نـــــــــــــــــیست ....بــــــــاید /  /بــــــــــــــا خــــــــــــــــــــود در تنهایی حرف بزنی  
        هیـــــــــــــچ کس نــــیست که با تـــــــــــ  ــو همدردی کند هیـــــــــــــــچ کس نیست.....
          جــــــــــــــز سکوت و تنهایی .....این دو/  / یار همیشه عاشقان تنـــها را همراهی میکنند
             تـــــا در سکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  ـوت و تنهایی خود بـــــــــــــــــــــــمیرند.....
                وکــــــــسی  صدای گـــــــــــــــــــــ/  /ــــریه و ناله های آن ها را نــــــــــــــشنود 
                  شاید هیـــــــچ کس نــفهمد که آن   عاشــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق تنها 
                     در سینــه دردی دارد که هــچکس/  /هیچوقت متوجه نـــــــــــــــــــــــشد    
                        جز خدا...........................  ......................................      
                            خــــــــــــــــــــدا صــدایم را /  /بــــــــــــشنــــــــــــــــــــــــــو                 
                                که چـگونه بـــــــــــه درگاه   تــــو کمک می خواهـــــــــم  
                                   زمانی که در سکــــوت و/  /تنهایی اسیـــــــــر هستم 
                                      تنها اشـک غـم مـــن   را تسکیـــــــن نمی دهد  
                                           یــــاری تو هم مرا /  /کـــــــــــــمک می کند                   
                                              مــرادرتنـــــهایی  کــــــــــــــــمک کن 
                                                 یـــــــــــــــــــــ/  /اری ام بـــــــــده
                                                      یــــــــــاری  ام بــــــــــده 
                                                          ...ای..../ /...خدا....
                                                             ........ .......
                                                                 .....//...
                                                                       .
                                                           .                     .
                                                 .                                            .

                                        .                                                                   .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 دی 1389برچسب:, ] [ 15:59 ] [ saye ]

دلم خوش است به گل‌های باغ قالی‌ها
كه چشم باران دارم زخشكسالی‌ها

به باد حادثه بالم اگر شكست، چه باك!
خوشا پریدن با این شكسته‌بالی‌ها!‌

چه غربتی است، عزیزان من كجا رفتند؟
تمام دورو برم پر زجای خالی‌ها

زلال بود و روان رود روبه دریایم
همین كه ماندم مرداب شد زلالی‌ها

خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود
كه دل زدیم به دریای بی‌خیالی‌ها
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 17 دی 1389برچسب:, ] [ 11:22 ] [ saye ]

می خواهم عمرم را
با دست های مهربان تو اندازه بگیرم
برگرد!
باور کن تقصیر من نبود
من فقط می خواستم
یک دل سیر برای تنهایی هایت گریه کنم
نمی دانستم گریه را دوست نداری
حالا هم هروقت بیایی
عزیز لحظه های تنهایی منی
اگر بیایی
من دلتنگی هایم را بهانه می کنم
تو هم دوری کسانی که دور نیستند
در راهند
رفته اند برای تاریکی هایت
یک اسمان خورشید بیاورند
یادت باشد من اینجا
کنار همین رویاهای زودگذر
به انتظار امدن تو
خط های سفید جاده را می شمارم .

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 20 دی 1389برچسب:, ] [ 11:17 ] [ saye ]

نه محتاج نگاهی هستم که بلغزد بر من

 

و نه آشفته حالی که در خویش گمشده باشد

تنها عاشقم !

عاشقی بی پروا

که تمام هستی اش را فدای عشق کرده

و عشق را با همه دردهایش با جان و دل خریده است

عاشقی که وقتی دروازه قلبش را به روی هستی گشود

عشق بی محابا به او پناه اورد و تا ابد همان جا ماندتنها عاشقم !

عاشقی که اگر لحظه ای یاد عشق نکند می شکند

لحظه ای از دل ننویسد می پوسد

و اگر عشق را از قلب پاکش بگیرند

می میردتنها عاشقم !

عاشقی که تمام لحظه هایش یاد توست

و بودن و نفس کشیدنش به خاطر وجود توست

حال که خود عشق به سراغ قلبم امده

دیگر به دنبالش نمی گردم

حال که امید و آرزوهایم را در بر گرفته

دیگر نا امید نمی شوم

شراب عشق را می نوشم

مست می شوممرا ،دلم را ،هر چه بادا باد ...

چون گناهی ندارم ،

تنها عاشقم ...

تنها

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 18 دی 1389برچسب:, ] [ 12:58 ] [ saye ]

 

 

عشق را برایم توصیف کن

حال که دستانم به سقف دلت رسیده ،

و غم برای همیشه از خانه دلم پرکشیده است ...

حال که روزگار مرا برای توی خواسته ،

و تنهایی از لحظه هایم بار سفر بسته است ...

احساست را به قلبم ابراز کن

قلبی که قفل قفس سینه ام را شکسته ،

و به هوای آسمان دلت پرواز کرده است ...

دلی که با تو بودن را در رویایش دیده ،

و اینک به آرزویش رسیده است ...

آغوشت را برایم باز کن

حال که تنم اسیر تو بوده ،

و گرمای آغوش تو را به خاطر سپرده است ...

هیچ گاه با تو بیگانه نبوده ،

و تو را نیمه گمشده خود دانسته است ...

خودت را در لحظه هایم شریک کن

منی که تنها به تو دلخوش بوده ،

و این دلم به هوای بودنت نفس کشیده است ...

تویی که اگر نباشی ،

منم نبوده ،

این تن حقیر هنوز

به هوای داشتنت زنده مانده است ...

عشق را برایم معنا کن ...

sayelove

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 19 دی 1389برچسب:, ] [ 12:51 ] [ saye ]

sayelove.loxblog.com

دنیا را گشتم تا به تو رسیدم

من که عاشق نبودم !

عشق را در چشمان زیبای تو دیدم

تنها قصه عاشقی را از زبان دیگران شنیده بودم ...

با عشق بیگانه ،

و در آغوش تنهایی همنشین بودم ...

اما زمانی که دیدمت ،

و قلبم به اشتیاق دیدنت در سینه ام تپید

مجنون تر از خود در عشق ندیدم ...

به این باور رسیدم که عاشقم

تنها تویی آرزوی من ،

و لحظه به لحظه از این دنیای پوشالی غافلم ...

مانند پرنده ای در دل آسمان ،

تن به پرواز دادم و شادمان در اوجم ...

تو دنیای منی ،

هرلحظه و هر کجا در یاد منی ...

مرا دیگر حس تنهایی نیست ،

من به این ایمان آورده ام که تو ،

از جنس خود منی .....

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 14 دی 1389برچسب:, ] [ 12:48 ] [ saye ]
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...

کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...

کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم

و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است

میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...

کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...

میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود

 میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جزانتظار آمدنت ...

انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...

شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهيه . اما...

 

 سس

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ سه شنبه 5 آبان 1389برچسب:, ] [ 12:47 ] [ saye ]

 

از وقتي تو را شناخته ام ، از نظر من نه هيچ بازيگري ميتواند نقش هاي مثبت را به اندازه تو خوب بازي كند و نه هيچ هنرپيشه اي مي تواند نقشهاي منفي اش را اينقدر دوست داشتني عرضه كند . هزار جايزه داغ برايت كنار گذاشته ام !...
 
وقتي عروسك كوكي ام مي خندد يا گريه مي كند به ياد تو مي افتم كه همچون عروسكي از دست تو خنديدم و گريه كردم و آخر مرا كنار گذاشتي تا عروسكي جديد بخري و لابد ....
 
چگونه مرا به علفهاي هرز فروختي و اينگونه خشنودي !
تو در اين معامله بسيار زيان كرده اي و هنوز بي خبري .
ولي آرام آرام وقتي كه علفهاي هرز تمام ريشه هاي زندگيت را كندند و تمام آرزوهايت خشكيد به حرف من خواهي رسي . فعلا خوش باش.
 
هر وقت محبت هاي پوشالي ات را مي ديدم مي گفتم : جبران مي كنم !
اما حالا حرفم اين است : مطمئن باش تلافي مي كنم !
 
ناراحت من نباش ! من بعد از تو هر شب گريه مي كنم ، هر روز سكته مي كنم و هر ثانيه مي ميرم !!!
اصلا نگران نباش ، حتي يك لحظه هم راحت نمي نشينم كه تو عذاب بكشي !!!...
عشق دروغي
 

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 29 مهر 1389برچسب:, ] [ 11:35 ] [ saye ]

عشق


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 21 مهر 1398برچسب:, ] [ 10:32 ] [ saye ]

همه  از عشق می گويند.
همه برای خودشان عاشق هستند.
درد دل می کنند ، بغض مي كنند، گريه مي كنند ، مي ميرند و... .
اما عاشقي چيست؟
شب نشيني مي كنم. چون درد عشق امانم را بريده است. چشمانم خسته هست ولي پلك ها ... سنگيني را به شوق ديدار روي معشوق ، تحمل مي كند. عشق در سينه ي من است كه اين گونه فروزان گشته ام. كسي تاب در آغوش كشيدنم را ندارد ، مگر آن پروانه كه ز جانش گذشته است ؛ چون آتش درونم هر دلي را خواهد سوزاند.


(( اي عشق از آتش اصل و نسب داري                     از تيره ي دودي از دودمان باد ))


با خودم گفتم كه(( عشق را تفسير در او مي كنم )) غافل از آنکه دریای عشق کجا و قلم من و پیمانه ی یار کجا .
ديگر تواني ندارم ، درمانده و ناچيزم . آخر يا در آتش عشق خواهم سوخت و يا ذوب در عشق شده و عاشق خواهم شد

 

loveee


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 8 مهر 1389برچسب:, ] [ 10:5 ] [ saye ]

فقط و فقط حرف دلم دیگه جیرجیرکی در کار نیست

منتظر گل نازم

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 13 مهر 1398برچسب:, ] [ 10:54 ] [ saye ]

 

 


 

 مثل يك بيت ته قافيه ها خواهم مـرد 

                  تـو كه رفتي همه ثانيه ها سايه شدند

                               سايه در سايه آن ثانيه ها خواهم مرد

                                        شعله ها بي تو زبـــي رنگي دريـا گفـتند

                                               موج در موج در اين خاطره ها خواهم مرد

                                                          گم  شده ام  در قدم  دوري چشمان بهار

                                                                 بي تو يك روز دراين فاصله ها خواهم مرد

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ 13 مهر 1389برچسب:, ] [ 10:28 ] [ saye ]
درباره وبلاگ

خداحافظ .........................ولی این طور خداحافظی نمی کنن
موضوعات وب
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 44
بازدید ماه : 591
بازدید کل : 12129
تعداد مطالب : 30
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس